
حوا که بغض کند خدا هم اگر برایش سیب بیاورد باز چیزی جز آغوش آدم آرامش نمیکند ...

ایرادی ندارد . . .
این شبها که من تو را آه میکشم،
تو در آغوش دیگری نفس عمیق بکش تا دیوانه ترش کنی...

اشک های نیامدنت روی گونه هایم ماسیده.نبوس! نمک گیر میشوی !

آنقــدر مرا سرد کرد ؛
از خودش .. از عشق ...
کــه حالا بــه جای دلبستن ، یخ بسته ام...
آهای !!! روی احساسم پا نگذاریــد ..
لیز می خوریــد...

موضوعات مرتبط: حرف حساب، ،
برچسبها: